يكي از كابران، در يادداشتي با عنوان "انتخابات به دور دوم کشیده می شود" مطالب مهمي را در آستانه راي گيري انتخابات مطرح كرده است.
به گزارش شمال نیوز ، متن يادداشت آقاي علی امامی بدين شرح است:
نخست چند پرسش:
1ـ در گزینش نهایی کاندیدا، باید کدام مصلحت در نظر گرفته شود؛ تشخیص اصلح یا احتمال رأی آوردن؟
2 ـ آیا برای رأی آوردن یک طرف یا نیاوردن طرف دیگر، منطق عقلی و حجت شرعی داریم؟
3ـ آیا اگر به گزینه اصلح، صرفا به دلیل احتمال رأی نیاوردن، رأی ندهیم، آیندگان ما را میبخشند؟
در پاسخ به پرسشهای بالا در لابلای سخنان مردم و گفت و شنودها، این پاسخ به نظرم رسید:
اگر بر این باوریم که محسن رضایی، روی اصولگرایی را سفید کرد؛ اگر قبول داریم اصول او، اصول اصیل و اسلامی و انسانی، یعنی پایبندی به اخلاق حسنه برنامه و صداقت و شفافیت و خردگرایی اصیل عقلی مشورت و اعتبار بخشیدن به منتقدان است؛ اگر پذیرفته باشیم محسن رضایی، فرد فریب و نیرنگ به اخلاقی و جنجال آفرینی که مدل رایج انتخاباتی شده است، نیست؛ اگر قبول داریم او به رغم همه ناملایمات، هیچ گاه شکست نخورد و شکسته نشد؛ اگر دوست و دشمن محسن رضایی معترفتند که او با برنامهترین و با اخلاقترین و با صداقتترین نامزد در مدیریت آینده کشور است؛ اگر قبول داریم که محسن رضایی، اصولگرای حقیقی با تکیه بر متانت، ادب، و اخلاق، علم و آرامش خود همواره پیروز بلامنازع میدانها بوده است، اگر قبول داریم که اون بدون هیچ گونه توهین و تحقیر و تنها و تنها، نقد علمی دقیق با برنامه شفاف و روشن به میدان آمده است؛ اگر بپذيريم حتي آنهايي كه به او رأي نميدهند، او را تحسين ميكنند؛ اگر بپذيريم كه او هيچ گاه وارد مغلطه نشد و همه كلامش بوي حقيقت ميدهد و حرف دل مردم بود؛ اگر بينی و بينالله او اصلح است؛ اگر ميبينيم او عزيزترين سردار دلاور وطن، فرزند راستين امام در دوران دفاع مقدس براي پاسداري ساحت كرامت انساني و عزت و سربلندي كشور و احياي اخلاق و ادب از يك سو و بيرون راندن فقر و بيكاري دوباره به ميدان آمده است؛ اگر گواهي ميدهيم او با تنهاترين سلاحش، صداقت و راستگويي حرفهايش را ميزند؛ اگر قبول داريم آقا محسن هرچند در جنگ شهيد نشد، اگر بعد از آن ترور نشد، اين روزها هزار مرتبه نزد مردم بالا رفته و هم پيش خدا به دريافت معنوي بالاتري رسيده است و نشان داده است كه در اين ميدان هم سردار سردارهاست.
اگر ميخواهيم به شعورمان بباليم، پس آنگاه يادمان باشد كه رأي دادن براي ما مسئوليت ايجاد ميكند؛
يادمان باشد وظيفه ما رأي به نامزد اصلح است؛
يادمان باشد اين توجيه قابل قبول نيست كه چون كسي رأي ندارد، به او رأي ندهيم كه رأيمان بسوزد؛
يادمان باشد توجيه ندارد به جاي نامزد اصلح به كسي رأي بدهيم كه فلاني رأي بياورد يا رأي نياورد؛
يادمان باشد معناي دمكراسي واقعي با مردمسالاري با رأي رأي بدون توجيه مخدوش ميشود.
يادمان باشد وظيفه ما انتخاب بهترين است.
يادمان باشد اگر من بهترين گزينه رأي دهم، او هم به بهترين، همه به بهترين، آن وقت ميبينيد كه نامزد اصلح رأي ميآورد.
یادمان باشد صریح قرآن است که بدون تعصبات و وابستگیهای غیرعقلی، مصلحتاندیشیهای نادرست را باید کنار بگذرایم و به انتخاب خودمان رأی بدهیم.
یادمان باشد، بسیاری بودند که اصلا نمیخواستند در انتخابات شرکت کنند و با دیدن صداقت محسن رضایی به میدان آمدند.
یادمان باشد بسیاری بودند که هیجانها و هیاهو و غوغاسالاریها و ناهنجاریها، روحشان را آزرده کرده بود و به دنبال کسی میگشتند که به آنان اطمینان قلب دهد و با آمدن او شناخت و همراهی او به آرامش رسیدهاند.
یادمان باشد بسیاری با تأسی از همراهی پدرانشان که همراه با او از عزت و شرافت و ناموس ایران و اعتقادات دینی دفاع کردهاند، آمدند تا او را همراهی کنند و سرانجام یادمان باشد که به قول حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) که فرمود: تو من را به ناحق میسنجی یا حق را به من؟ نباید در تعیین ملاک حق بودن یا نبودن، نه تابلوها و نه تعداد آرا اثرگذار باشد، حال آن که ملاک حقانیت است.
حال بررسی میکنیم با توجه به میزان مشارکت بالایی که محتمل است، انتخابات پیروز دور نخست ندارد و سرنوشت در دور دوم تعیین میشود که صورتهای گوناگونی خواهد داشت:
فرض نخست این که موسوی و احمدینژاد به دور دوم راه یابند. در این صورت، رأی شما به محسن رضایی انجام وظیفهای با حجت شرعی بوده و در دور دوم آن هدف تأثیرگذاری در سرنوشت انتخابات را میتوانید عمل کنید؛ یعنی با رأی به یکی از این دو، هر سلیقهای که دارید، میتوانید پیروز یا جلوگیری از پیروزی کاندیدای مورد نظر را محقق کنید.
فرض دوم: موسوی و رضایی به دور دوم بروند. در این صورت، در دور دوم، همه خواهند توانست با انتخاب اصلح که رضایی است، وظیفه خود را انجام دهند و مسجل است در دور دوم در این فرض، با توجه به اختصاص رأی دو کاندیدای حذف شده، همه آرای احمدینژاد و 80 درصد آرای کروبی به رضایی اختصاص مییابد و پیروز دور دوم در این فرض، محسن رضایی خواهد بود.
فرض سوم: احمدينژاد و رضايي به دور دوم بروند؛ در اين صورت همان فرض دوم رخ خواهد. به طور يقين، در اين فرض، رأي موسوي و كروبي براي رضايي خواهد بود و پيروز مرحله دوم، رضايي است و شما بار ديگر ميتوانيد به اصلح رأي دهيد.
فرضهاي ديگري هم ميتواند باشد كه نتايجي مشابه خواهد داشت و البته احتمال آن هم كم است كه از بررسي هر كدام از آنها چشمپوشي ميكنيم.
نتيجه اينكه رأي ندادن به محسن رضايي به نظر كساني كه او را اصلح ميدانند، ولي نگران تأثير رأي خود هستند، هيچ توجيهي ندارد و تنها ترك انجام وظيفه به نحو احسن و از دست دادن حق برخورداري از رئيسجمهور اصلح است كه معقول نيست.